کد مطلب:140472 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:110

جسارت های لشگر کفرآئین عمر سعد به ساحت مقدس امام و خیام محترمات
پس از آنكه امام علیه السلام با زخم و جراحت های فراوان به روی خاك قرار گرفت و لشگر ابن سعد ملعون یقین كردند دیگر قوت و نیروئی در امام نمانده كه برخیزد شمر ناپاك رو به خیمه بانوان آورد و نیزه بر آن زد و گفت آتش بیاورید تا این خیمه را با اهل و سرنشینانش بسوزانم.

بانوان از این صدا به ضجه و ناله درآمدند كه از صدای ایشان لشگر پسر سعد با آن همه قساوتی كه داشتند متأثر بلكه گریان شدند در این هنگام شبث بن ربعی جلو آمد و شمر را برگردانید، بانوان از ترس در خیمه خزیدند و لرزان و ترسان دیگر صدا برنمی آوردند در این هنگام شمر ملعون رو به لشگر كرد و گفت:

مادرهایتان به عزایتان بنشینند منتظر چه هستید، چرا ایستاده اید، این مرد كه از پا افتاد معلوم نیست جان داده یا نداده جملگی بر او حمله كرده و راحتش كنید، پس آن ناكسان از همه طرف بر امام علیه السلام هجوم آورده و آن سرور را در میان گرفتند ابوالحنوق تیری به پیشانی انور حضرت زد كه قبلا به همانجا سنگ زده بود و حصین بن نمیر تیری به دهان مبارك حضرت زد كه قبلا در میان شریعه تیر به همان موضع زده بود و ابوایوب غنوی حرامزاده تیری به گلوی مباركش زد.

صاحب ریاض الاحزان می فرماید:

امثال این ضربات و طعنات و جراحات و جنایات بر وجود مقدس حضرت


خیلی وارد آمد كه به غیر از قوه امامت طاقت بشر نبود كه تحمل كند و تا آن وقت زنده باشد.

باری در همین اثناء سنان بن انس حرامزاده كه او را اهل فن همتای شمر معرفی كرده اند با نیزه ای بلند به حضرت حمله برد و نوك سنان را در گودی گلوی آن سرور فرو برد.

از محمد بن جریر طبری می نویسد: چون سنان ملعون نیزه اش را در گودی گلوی حضرت فرو برد و بیرون آورد روح مقدس امام علیه السلام به اعلی علیین جنان طیران كرد لذا برخی از ارباب مقاتل قاتل امام علیه السلام را سنان بن انس نوشته اند و هیچ بعدی هم ندارد چه آنكه نیزه این ملعون گلوی حضرت را پاره كرد و آن سرور با آن نحر شد چنانچه امام زمان علیه السلام در زیارت ناحیه می فرمایند:

السلام علی من هو نحره منحور.

بهر صورت به نوشته محمد بن شهرآشوب ملعونی دیگر شمشیری به كتف همایون آن جناب زد و ذرعة بن شریك كف دست حضرت را قطع نمود و عمرو بن خلیفه جعفی شمشیری به رگ گردن آن جناب زد.